عباسعلی سپاهییونسی تو «۳۶۰ درجه» از روزایی گفت که اولین شعرش رو مثل یه قصه کودکانه نوشت؛ از روباه و خروسی که هنوز در ذهنش زندهن.
از پدربزرگی که اهل کتاب بود و ژنِ کلمه رو توی خونش گذاشت. گفت از دوچرخهسواریهاش، از کوه و جادههایی که براش الهام بودن؛ از همون جاها بود که شعرهاش جوانه زد.
اما پررنگترین بخش روایتش این بود: «شعر باید زندگی ما باشه؛ جدا از اون معنا نداره.» او قصهی تلاش برای روشن نگهداشتن چراغ ادبیات کودک و نوجوان رو تعریف کرد؛ اینکه چطور شعر میتونه راهی باشه برای ارتباط با نسل تازهای که دلشون پر از شعره، فقط باید کلمات درست به دستشون برسه. اینبار در «۳۶۰ درجه»، روایت بیپردهی عباسعلی سپاهییونسی رو بشنوید؛ شاعری که شعرش از دل جاده، کوه، دوچرخه و زندگی میاد.